اوایل زندگی عاشقانه ای داشتند

اولین بچشون به دنیا اومد

دومی هم به دنیا اومد

اولین قدمهای بچه هاشون

پدر این خانواده دایما در حال چت کردن بود

و مادر همیشه به دنبال مخارج زندگی(صحنه ی درگیری با صاحبخانه)

بچه ها بدون مراقبت بزرگ شدند و بچه های بدی از آب در اومدند

یکیشون تروریست شد

یکی دیگه همش تو کلوب شبانه بود

کوچکترینشون تصمیم به خودکشی گرفت

وقتی پدرشون فهمید سکته کرد

مادرشون هم عقلش رو از دست داد و دیوونه شد

اینم آخر داستان!!
نظرات شما عزیزان:
Mahdieh 

ساعت18:49---21 دی 1392
حامی ناراحت نشو خ!شوخیدیم!.gif)
.gif)
Nahid 

ساعت17:38---20 دی 1392
خانم ها خجالت نمیکشید از اسم من سوء استفاده میکنید!!.gif)
پاسخ:همش تقصیر این مهدیست.......
.gif)
پاسخ:همش تقصیر این مهدیست.......
احسنت الان درست شد...باریکلا..خوشم میاد همتون از ناهید میترسینا!!.gif)
پاسخ:خدایی ناهید عصبانی بشه ترسم داره.......
.gif)
پاسخ:خدایی ناهید عصبانی بشه ترسم داره.......
Mahdieh 

ساعت21:46---19 دی 1392
عزیزم خودت تحریف کنش دیگه..همه چیز باید به نفع خانوما تموم بشه..همه جا در هر شرایطی خانم باید نقش مثبت رو داشته باشه و همه یانحرافات از مرد باشه.ائکی؟باوشه جون دوست دارم این دفعه نمیدمت دسه ناهید!.gif)
پاسخ:حالا برو ببین خوب شد یا نه......
.gif)
پاسخ:حالا برو ببین خوب شد یا نه......
صب کن بینم معصومه از کجا میدونی مامان خوش گذورنی میکرد تو اون تصویر میشه گفت داره از خونش محافظت میکنه!درضمن اون باباهه پشت لب تاب از کجا میدونی داره کار میکنه؟؟؟داره چت میکنه!مادر بد جلوه دادی دفعه آخرت باشه هاااا!وگرنه با ناهید طرفی!.gif)
پاسخ:ای بابا به من چه اینارو گفتن.... توروخدا منو با ناهید طرف نکنید
.gif)
پاسخ:ای بابا به من چه اینارو گفتن.... توروخدا منو با ناهید طرف نکنید
برچسبها: